تمام شد..
لیلا دوباره قسمت ابن السلام شد
عشق بزرگم آه چه آسان حرام شد
می شد بدانم این که خط سرنوشت من
از دفتر کدام شب بسته وام شد؟
اول دلم فراق تو را سرسری گرفت
وان زخم کوچک دلم آخر جذام شد
گلچین رسید و نوبت با من وزیدنت
دیگر تمام شد ، گل سرخم! تمام شد
شعر من از قبیله ی خون است. خون من
فواره از دلم زد و آخر کلام شد
ما خون تازه در تن عشقیم و عشق را
شعر من و شکوه تو رمز الدوام شد
بعد تو باز عاشقی و باز... آه نه!
این داستان به نام تو اینجا تمام شد